اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پینکی زن

نویسه گردانی: PYNKY ZN
پینکی زن . [ ن َ زَ ] (نف مرکب ) چرت زن :
ریزد ز دهانش آب حیوان
گردد هرگاه پینکی زن .

باقر کاشی (در تعریف مرغابی . از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.