اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پینه کردن

نویسه گردانی: PYNH KRDN
پینه کردن . [ ن َ / ن ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ۞ وصله کردن . پهرو کردن . در پی کردن . || سخت شدن سینه یا زانوی شتر از بسیاری سوده شدن بر زمین و درشت و سخت گردیدن پوست دست یا پا یا پیشانی یا زانوی آدمی از کثرت کار :
یک مشت در کارم از کینه کرد
که همچون شتر سینه ام پینه کرد.

یحیی کاشی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.