گفتگو درباره واژه گزارش تخلف پیوست کردن نویسه گردانی: PYWST KRDN پیوست کردن . [ پ َ / پ ِ وَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پیوند کردن چون درخت را از شاخ . (آنندراج ) : درخت عیش ما پیوسته بار آرد بر محنت کند گر بوستان پیر از شاخ خلدپیوستش . علی نقی کمره ای .|| منضم ساختن . ضمیمه کردن . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۹۷ ثانیه واژه معنی شاخ پیوست کردن شاخ پیوست کردن . [ پَی / پِی وَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پیوند کردن نهال که آن را برگ پیوند گویند. (آنندراج ذیل پیوست کردن ) : درخت عیش ما پ... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. نصیر فارسی ۱۳۹۸/۱۱/۱۳ 0 0 برای برابرسازی کلمه ی مرکّب، «پیوستـ واژه» پیشنهاد می شود. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود