گفتگو درباره واژه گزارش تخلف پیوسته دامان نویسه گردانی: PYWSTH DʼMAN پیوسته دامان . [ پ َ / پ ِ وَ ت َ / ت ِ ] (ص مرکب ) متصل دامان . متصل الذیل : نور است بخت روشنش سردرگریبان تنش چون سایه اندر دامنش پیوسته دامان باد هم .خاقانی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود