اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پیوسته گردانیدن

نویسه گردانی: PYWSTH GRDʼNYDN
پیوسته گردانیدن . [ پ َ /پ ِ وَ ت َ / ت ِ گ َ دَ ] (مص مرکب ) متصل کردن . پیوسته کردن . پیاپی کردن . بیفاصله و بردوام گردانیدن : راه مصلحت برند، وفاق و ملاحظات را پیوسته گردانند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 71). ادرار. پیوسته گردانیدن عطا. (تاج المصادر). || رسانیدن : پیوسته گرداند نبشته ٔ ترا در همه احوال بما. (تاریخ بیهقی ص 314).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.