اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پیوند گرفتن

نویسه گردانی: PYWND GRFTN
پیوند گرفتن . [ پ َ / پ ِ وَ گ ِ رِت َ ] (مص مرکب ) متصل شدن . اتصال یافتن :
دیگر نرود به هیچ مطلوب
خاطر که گرفت با تو پیوند.

سعدی .


|| جوش خوردن استخوان و جز آن . || بهم پیوسته شدن قطعات شکسته ٔ ظرف بلورین یا چینی و جز آن :
زخم شمشیر غمت را ننهم مرهم کس
طشت زرینم و پیوند نگیرم به سریش .

سعدی .


|| پیوند خورده شدن درخت یا گیاه و جز آن .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.