تاج
نویسه گردانی:
TAJ
تاج . (اِخ ) نام یکی از قلاع اسمعیلیه که بدست هولاکوخان در سال 650 هَ . ق . ویران گشت :... در سلخ شوال سنه ٔ خمسین و ستمائه بیرون رفت ودر خدمت هولاکوخان ایلی و مطاوعت نمود هولاکوخان بفرمود تا قلاع ملاحده خراب کردند در مدت یکماه قرب پنجاه قلعه ٔ حصین چون الموت و... و تاج و... مسخر شد و خراب گردانید. (تاریخ گزیده چ ادوارد برون ج 1 ص 527).
واژه های همانند
۳۸۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۴ ثانیه
تاج آباد. (اِخ ) دهی از دهستان اسفندقه بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت ، 120 هزارگزی ساردوئیه ، سر راه آن فرعی بافت جیرفت ، جلگه ، معتدل دارای ...
تاج آباد. (اِخ ) ده کوچکی از دهستان رابر، بخش بافت شهرستان سیرجان ، 42 هزارگزی شمال خاوری بافت . سر راه آن مالرو است . جواران به رابر دار...
تاج آباد. (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بزنجان بخش بافت شهرستان سیرجان ، 18 هزارگزی شمال خاوری بافت ، 3 هزارگزی جنوب باختری راه آن مال...
تاج آباد. (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان محمدآباد بخش مرکز شهرستان سیرجان ده هزارگزی باختر راه آن فرعی پاریز به سعید آباد دارای 15 تن سکن...
تاج آباد. (اِخ ) ده کوچکی است از بخش راور شهرستان کرمان 3 هزارگزی شمال راور، کنار راه آن فرعی راور به مشهد دارای 15 تن سکنه می باشد. (فر...
تاج آباد. (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه بخش مشیز شهرستان سیرجان 19 هزارگزی باختر مشیز، سر راه آن شوسه ٔ کرمان - سیرجان دارای 9 تن س...
تاج آباد. (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان خنامان شهرستان رفسنجان 62 هزارگزی خاور رفسنجان ، 15 هزارگزی شمال شوسه ٔ رفسنجان به کرمان دارای د...
تاج آباد. (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان جوخواه بخش طبس شهرستان فردوس ، 18 هزارگزی شمال باختری طبس ، سر راه آن شوسه عمومی طبس به یزد ج...
باغ تاج . [ غ ِ ] (اِخ ) قریه ای است پنج فرسنگی مشرق برازجان . (از فارس نامه ٔ ناصری ). در فرهنگ جغرافیایی آمده است : دهی است جزء دهستان گی...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.