گفتگو درباره واژه گزارش تخلف تاج اسکندری نویسه گردانی: TAJ ʼSKNDRY تاج اسکندری . [ ج ِ اِ ک َ دَ ] (اِ مرکب ) تاج اسکندر مقدونی ، افسر اسکندربن فیلفوس : نگه کن که ماند همی نرگس توز بس سیم و زر تاج اسکندری را. ناصرخسرو.|| تاج پادشاهی ارجمند. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود