گفتگو درباره واژه گزارش تخلف تاج الحلوانی نویسه گردانی: TAJ ʼLḤLWʼNY تاج الحلوانی . [ جُل ْ ح ُ ] (اِخ ) علی بن محمد مشهور به تاج الحلوانی . او راست . «دقایق الشعر» بفارسی بر شیوه ٔ حدایق السحر. ۞ (کشف الظنون چ 1 استانبول ج 1 ص 494). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه واژه معنی علی تاج الحلوانی علی تاج الحلوانی . [ ع َ ی ِ جُل ْ ح ُ ] (اِخ ) ابن محمد، مشهور به تاج الحلوانی . رجوع به تاج الحلوانی شود. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود