اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تاج الدین

نویسه گردانی: TAJ ʼLDYN
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) ابوالقاسم عبدالرحیم بن الشیخ رضی الدین محمدبن الشیخ عمادالدین ابی حامد. وی کتاب الوجیر غزالی را مختصر کرد و نامش را «التعجیز فی اختصار الوجیز» نهاد و نیز کتاب «المحصول فی اصول فقه » و طریقه ٔ رکن الدین طاوسی در خلاف را مختصر کرد. در موصل بسال 598 هَ . ق . متولد شدو چون قوم تاتار بر موصل استیلا یافتند در ماه رمضان سال 670 وارد بغداد گردید و در جمادی الاول سال 671 هَ . ق . وفات یافت . (از تاریخ ابن خلکان ج 2 ص 51).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) ابوسعید محمدبن ابی السعادات . رجوع به ابوسعید... شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) ابوطالب شیرازی . رجوع به ابوطالب تاج الدین فارسی شیرازی در همین لغت نامه شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) (سید...) ابوعبداﷲ محمدبن سید ابوجعفر قاسم بن حسین بن معیة الحلی الحسنی الدیباجی ، و این نسبت بفروش دیبا (دیباج ...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) ابومحمد احمدبن عبدالقادربن احمدبن مکتوم قیسی . رجوع به ابن مکتوم و احمدبن عبدالقادر در همین لغت نامه شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) ابومحمد جعبری رجوع به ابومحمد... شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) (ابن بنت الاعز ...) ابومحمد عبدالوهاب بن خلف بن بدرالعلامی والاعز وزارت الکامل را داشت و بعلم و تقوی و پاکدامن...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) ابومحمد علی بن عبداﷲبن ابی الحسن الاردبیلی تبریزی نزیل قاهره متوفی بسال 746 هَ . ق . او راست شرح بزرگی بر ...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) ابونصر عبدالوهاب بن تقی الدین سبکی . رجوع به تاج الدین سبکی شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) احمدبن خطیب گنجه ای (ابن خطیب ) از شعرای دوره ٔ غزنوی است وی از اهالی گنجه و شوی مهستی شاعره ٔ معروف ایرا...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) احمدبن شرف الدین سعیدبن محمدبن الاثیر الحلبی الکاتب المنشی که بعد از فوت فتح الدین عبدالظاهر ابتدا در دمشق ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۲۲ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.