تاج الدین
نویسه گردانی:
TAJ ʼLDYN
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) (ابن بنت الاعز ...) ابومحمد عبدالوهاب بن خلف بن بدرالعلامی والاعز وزارت الکامل را داشت و بعلم و تقوی و پاکدامنی مذکور و معروف و منصب قضای مصر داشت و تدریس شافعی و صالحیه با او بود در 17 رجب سال 665 هَ . ق . وفات کرد او را دو پسر بود یکی صدرالدین عمر که فقیه و عارف در مذهب بود دیگری تقی الدین ابوالقاسم عبدالرحمن که او هم فقیه و امامی بارع و شاعر بود. رجوع به حسن المحاضره فی اخبار مصر و القاهره ج 1 ص 189 شود.
واژه های همانند
۲۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
تاج الدین . [ جُدْدی ] (اِخ ) ارموی ، محمدبن حسین . ابن ابی اصیبعه در عیون الانباء ج 2 ص 30 در شرح کتب فخرالدین خطیب آرد: الرسالة الکمالیة ف...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) (شیخ ...) استوی . حمداﷲ مستوفی در تاریخ گزیده نام او رادر زمره ٔ اکابر مشایخ آرد: در ذکر مشایخ از مسلمانان ، هر ...
تاج الدین . [ جُدْ دی ](اِخ ) اسکندرانی ابوالفضل احمدبن محمدبن عبدالکریم زاهد اسکندرانی رجوع به احمد... و ابن عطأاﷲ شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) اسکندرانی رجوع به تاج الدین ابوبکر عبدالرحمن بن ابی طالب الاسکندرانی شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) اسکندری رجوع به احمدبن عطأاﷲ اسکندری شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) اسماعیل الباخرزی از شعرای باخرز است و عوفی در لباب الالباب آرد: الاجل تاج الدین اسماعیل باخرزی که از اکابر ...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) اصغر. شمس الدین احمدبن سلیمان مشهور به ابن کمال پاشا تعلیقه ای بر کتاب طهارت دارد و در آن تاج الدین اصغر را...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) اشنهی . مؤلف شدالازار فی حطالاوزار عن زوار المزار در ترجمه ٔ احوال خواجه امام الدین داودبن محمدبن روزبهان ال...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) الهامی . رجوع به عبدالوهاب الهامی شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) اندخودی . رجوع به تاج الدین حسن اندخودی شود.