تاج الدین
نویسه گردانی:
TAJ ʼLDYN
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) خرم . معروف به پهلوان خرم از امراء لشکر شاه شجاع بود و وی در اواخر عمر بحکومت اصفهان رسید و تا هنگام مرگ بهمین شغل باقی بود:
... در ابرقوه خواجه جلال الدین توران شاه با کمال صداقت کمر خدمت شاه شجاع بسته ... پهلوان خرم هم که از شجاعان بود در این حدود بخدمت شاه شجاع رسید (تاریخ عصر حافظ غنی ج 1 ص 218). شاه شجاع در شهر بابک تصمیم گرفت محمود را عقب سر گذاشته یکسره بشیراز برود شاه محمود هم در عقب اوروان شد در نزدیکی شیراز یعنی نزدیک بند امیر مدت یکهفته طرفین توقف نموده نگران یکدیگر بودند بالاخره منصور شول با هزار سوار از طرف شاه محمود بمبارزه در آمد پهلوان خرم هم که از مشهد مرغاب آمده می خواست بلشکر شاه شجاع ملحق شود با او مقابل شد و خود شاه شجاع هم با دو هزار نفر داخل معرکه شد... (تاریخ عصر حافظ ج 1 ص 241).
... چون مدت هشت ماه از محاصره ٔ کرمان گذشت شاه شجاع برادر خود را خواسته پهلوان خرم را مامور محاصره ٔکرمان کرد و جماعتی از امرای نامدار از قبیل اویس بهادر... و علیشاه مزینانی ... با آذوقه ٔ یکساله و اسباب جنگ همراه او فرستاد.
پهلوان تاج الدین خرم جداً بمحاصره ٔ شهر پرداخت و بطوری که صاحب مطلع السعدین و حافظ ابرو در جغرافیای تاریخی خود نوشته اند در موقعی که پهلوان خرم کرمان را در محاصره داشت قحط و غلای کرمان بدرجه ای رسید که مردم مغزپنبه دانه و تخم سپستان و سواران اسبانی را که از گرسنگی می مردند میخوردند پهلوان اسد از غایت عجز قاصدنزد پهلوان خرم فرستاده خواهش کرد که پهلوان علیشاه مزینانی برای مذاکره در شروط صلح نزد او برود... (تاریخ عصر حافظ ج 1 صص 282 - 283).
شاه شجاع بشیراز برگشت و ملاحظه نمود که پسرش سلطان زین العابدین بواسطه ٔ کمی سن و تجربه نمی تواند اصفهان را بخوبی اداره کند لذا او را معزول ساخته چند روزی بحبس انداخت ولی چند روز بعد دوباره او را منظور نظر مرحمت قرار داده از حبس رها ساخت بعد از عزل سلطان زین العابدین حکومت اصفهان را بپهلوان خرم سپرد و چون او در گذشت محمد زین الدین را به ایالت اصفهان منصوب ساخت . (تاریخ عصر حافظ ج 1 ص 305).
واژه های همانند
۲۱۱ مورد، زمان جستجو: ۱.۱۴ ثانیه
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) علی بن انجب خازن بغدادی . رجوع به علی ... شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) علی بن حسین سنی بغدادی . رجوع به علی بن ... شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) علی بن سنجربن سباک . رجوع به علی ... شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) علی بن عبدالکافی سبکی پدر تاج الدین سبکی . رجوع به سبکی و تاج الدین سبکی شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) علی بن عبداﷲ تبریزی . رجوع به تاج الدین ابومحمدعلی بن عبداﷲ... شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) علی بن کمال الدین ابوالعباس احمدبن علی القسطلانی . پدرش فقیه مالکی و از زهاد بود. در «عبر» آمده است که تاج...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) علی بن محمد بن دریهم موصلی . رجوع به علی ... شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) (پهلوان ...) علی شاه ، از بزرگان لشکر امیر مبارزالدین پدر شاه شجاع :... در یکی از جنگها با این قبایل (هزاره و ...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) علیشاه بن تکش خوارزمشاه . عطاملک جوینی آرد:... فی الجمله سلطان بعد از استخلاص آن قلعه [ الموت ] و تسکین نایر...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) (خواجه ...) علیشاه تبریزی . رجوع به تاج الدین علیشاه جیلانی شود.