تاج الدین
نویسه گردانی:
TAJ ʼLDYN
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) زاهد.پدرش امیر یوسف الدین محمود از امیرزاده های هزاره ٔ بلخ بود و در فتنه ٔ مغول بهند رفته در آنجا امارت و ریاست یافت . این تاج الدین برادر امیرخسرو دهلوی (651-725 هَ . ق .) شاعر معروف است :... پس از پدر برادران وی تاج الدین زاهد و علاءالدین علی شاه در تربیت وی (امیرخسرو دهلوی ) کوشیده و او را تربیت علمی و عملی کردند ... (فهرست کتابخانه ٔ مسجد سپهسالار ج 2 ص 517)... نامه ای است که (امیرخسرو) به برادر خود تاج الدین زاهد نیز به وزن مثنوی انشاد... و آغاز آن این است :
این نامه که جان درو سرشتم
هر حرف به خون دل نوشتم
در خدمت مکرم گرامی
زاهد به همه هنر تمامی ...
(فهرست کتابخانه ٔ مسجد سپهسالارج 2 ص 594).
واژه های همانند
۲۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) سمرقندی . هدایت در مجمع الفصحا در ترجمه ٔ احوال وی آرد: تاج الدین سمرقندی از اکابر فضلا و کتاب بوده و بارضی الدی...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) سنجاری . وی متن فرایض السراجیه را نظم کرده است . رجوع به عبداﷲبن علی ... شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ )سنجر حاکم خطه ٔ بداون هند در اوان سلطنت علاءالدین مسعود. خواندمیر در حبیب السیر در ذکر احوال سلطان علاءالدین م...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) سندبیسی واسطی . محمدبن محمدبن یحیی بن بحرمکنی به ابوالعلاء. رجوع به محمد... شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) سنگریزه . یکی از شعرای ایران است و به غیاث الدین از سلاطین دهلی انتساب داشته در حدود 670 هَ . ق . در گذشته ....
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) شاه بن حسام الدین خلیل از امرای لرستان . حمداﷲ مستوفی در تاریخ گزیده در ترجمه ٔ احوال بدرالدین مسعود آرد:... ...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) شرف الملک محمداسعد صدر جهان . جمال الدین الازهری المروزی نام او را در قصیده ای که مطلعش این است :ای در غم ...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) شهرستانی رجوع به شهرستانی شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) شیرازی . رجوع به تاج الدین ابن دارست شیرازی و ابن دارست شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) صاعدی . رجوع به تاج الدین حسین بن شمس الدین صاعدی شود.