تاج الدین
نویسه گردانی:
TAJ ʼLDYN
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) سبکی ابونصر عبدالوهاب بن علی بن عبدالکافی : قاضی القضاة و مورخ و محقق بوده وی درسال 727 هَ . ق . در قاهره متولد شد و باپدرش بدمشق رفت و تا پایان عمر یعنی سال 771 هَ . ق . در آن شهر سکونت داشت . نسبت وی به «سبک » از اعمال مصر است . مردی خوش سخن و نیکوبیان بود. وی قاضی القضاة شام گشت و سپس معزول شد و شیوخ عصر او را به تهمت کفر و حلال شمردن شرب خمر دربند کردند و از شام به مصر بردند آنگاه وی آزاد گردید و بدمشق باز گشت و به بیماری طاعون در گذشت . ابن کثیر گوید: مصائبی که بر او گذشت بر هیچ قاضئی نگذشته است . او راست : طبقات الشافعیة الکبری در شش جلد، جمع الجوامع فی الاصول ، توشیح التصحیح فی الاصول الفقه (خطی )، ترشیح التوشیح و ترجیح التصحیح (فقه - خطی )، الاشباح و النظائر (خطی )، الطبقات الوسطی (خطی )، الطبقات الصغری (خطی ). (از الاعلام زرکلی ج 2 ص 610). قاموس الاعلام ترکی آرد: تاج الدین عبدالوهاب سبکی . او راست : «الطبقات الشافعیه » در شرح احوال مشاهیر فقهای شافعی . و نیز مؤلف کشف الظنون در ج 1 چ 1 استانبول ص 557 و ج 2 ص 127 کتاب «السیف المشهورفی عقیدةمنصور»، و «رسالة فی الطاعون و جواز الفرارعنه » را به تاج الدین عبدالوهاب سبکی نسبت میدهد. مؤلف ریحانة الادب آرد: تاج الدین عبدالوهاب بن علی بن عبدالکافی سبکی شافعی از مشاهیر ارباب سیر و کنیه اش ابونصر و از شاگردان مزنی و ذهبی و در فقه و حدیث و اصول و علوم عربیه وحید عصر خود بوده و بویژه در حدیث که بسیار امعان نظر کرده و در اغلب مدارس دمشق تدریس می نموده و در حکم و قضاوت جانشین پدر (تاج الدین علی ابن عبدالکافی ) گردیده و قاضی القضاة بوده و عاقبت در نتیجه ٔ حسد دوچار شداید و محن بسیار بلکه مورد تکفیر اکثر اهل فضل بوده و مغلول و مقیدش از شام بمصر آورده و گروهی نیز بجهت گواهی بر کفر او همراه بوده اند و عاقبت مورد الطاف شیخ جمال الدین استوی بوده و رفع غائله گردید. و تالیفات او: 1- جمع الجوامع در اصول فقه 2- رفعالحاجب عن مختصر ابن الحاجب 3- شرح منهاج بیضاوی . 4- طبقات الشافعیة الکبري که دارای شرح حال مشاهیر فقهای شافعیة از قرن سوم تا قرن هشتم هجرت در شش مجلد... 5- معیدالنعم و مبیدالنقم . و عبدالوهاب در سال 771 هَ . ق . در چهل سالگی به مرض طاعون درگذشت . (ریحانة الادب ج 1 ص 198). رجوع به غزالی نامه ٔ جلال همایی ص 144 و احوال و اشعار رودکی تألیف سعید نفیسی ج 3 ص 1310 و از سعدی تا جامی ترجمه علی اصغر حکمت ص 381 و رجوع به تاج الدین ابونصر عبدالوهاب شود.
واژه های همانند
۲۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۱ ثانیه
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) نام پادشاه هفتم از اتابکان لرستان کوچک . اجداد این حکمران تابع مغول بودند، و از این رو ابقاخان وی را، بعد ا...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) رئیس خراسان ، معاصر مجدالدین ابوالبرکات از شعرای خراسان (بیهق ) بود (قرن ششم ) ابوالبرکات قصیده ای در مدح وی ...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) (رئیس ...) از بزرگان ارکان دولت امیرشیخ ابواسحاق اینجو بود که پس از شکست امیر شیخ به دست امیر مبارزالدین مح...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان شاخنات بخش درمیان شهرستان بیرجند، 8 هزارگزی شمال باختری در میان ، 3 هزارگزی جنوب ش...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) دهی از دهستان تکاب بخش نوخندان شهرستان دهستان تکاب بخش نوخندان شهرستان دره گز. یازده هزارگزی جنوب باختر...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) نام محلی کنار راه قوچان بلطف آباد میان ددانلو و سعیدآباد در 63000 گزی قوچان .
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) آبی ازشعرای خراسان است و عوفی در لباب الالباب در ترجمه ٔ احوال وی چنین آرد: الصدر الاجل فخر الرؤساء تاج ال...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) آوجی از علماء دوران سلطنت الجایتو بود:... در میان اشخاص معروفی که در عهد الجایتو مقتول شدند... تاج الدین آوجی...
تاج الدین . [جُدْ دی ] (اِخ ) ابراهیم . رجوع به ابن استاد شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) ابراهیم بن حمزه . رجوع به ابراهیم بن حمزه شود.