تاج الدین
نویسه گردانی:
TAJ ʼLDYN
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) علیشاه بن تکش خوارزمشاه . عطاملک جوینی آرد:... فی الجمله سلطان بعد از استخلاص آن قلعه [ الموت ] و تسکین نایره ٔ فتنه در عراق پسر خود تاج الدین علیشاه را ممکن کرد و اقامت او در اصفهان تعیین و خود بر عزیمت انصراف عنان بر صوب خوارزم تافت و در دهم جمادی الاخرة سنه ٔ ست و تسعین و خمسمائه در خوارزم رفت و چون ملاحده مناقشت و مخاصمت سلطان از سعی نظام الملک که وزیر مملکت بود می دیدند هم در هفته ... ملاعین یکی بر پشت وزیر زخمی زد و... (تاریخ جهانگشای جوینی ج 2 ص 45). خواندمیر در حبیب السیر آرد:... و چون تکش خان از دغدغه ٔ میاجق فراغت یافت قلاع ملاحده را پیش نهاد. و تکش خان ولایت عراق را به پسر خود تاج الدین علیشاه تفویض فرموده ... (حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 640).
واژه های همانند
۲۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۷ ثانیه
تاج الدین .[ جُدْ دی ] (اِخ ) فریزنه . جوینی در تاریخ جهانگشای در «ذکر جنتمور و تولیت او در خراسان و مازندران » آرد :... پدرم با جمعی از معارف ...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) فقهی . رجوع به تاج الدین عمربن علی فقهی شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ )فیروزشاه . هشتمین از سلاطین گلبرگه از 800 تا 825 حکومت داشت (ترجمه ٔ طبقات سلاطین اسلام لین پول ص 288).
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) قبائی . در «فیه ما فیه » آمده است :... می فرمود که تاج الدین قبائی (اصل : قبانی ) را گفتند که این دانشمندان در...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) قرمانی . رجوع به تاج الدین ابراهیم قرمانی شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) کاتب . رجوع به یحیی بن ابوعلی منصوربن الجراح المصری شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) کازرونی رجوع به تاج الدین محمدبن محمدبن ابراهیم ... شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) (امیر...) کرمانی . خواندمیر در حبیب السیر در ترجمه ٔ احوال سادات و علماو اشرافی که بعض ایشان با سلاطین آق قوی...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ )کره بند یکی از مشاهیر خوشنویسان است و در عهد سلطان سلیم خان اول در حلب میزیست . (قاموس الاعلام ترکی ).
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) کریم شرق وزیر سلطان غیاث الدین بن محمد خوارزمشاه . رجوع به تاریخ جهانگشای جوینی ج 2 ص 202 شود.