تاج الدین
نویسه گردانی:
TAJ ʼLDYN
تاج الدین .[ جُدْ دی ] (اِخ ) فریزنه . جوینی در تاریخ جهانگشای در «ذکر جنتمور و تولیت او در خراسان و مازندران » آرد :... پدرم با جمعی از معارف و اکابر از نشابور آیت فرار بر خواند و بر راه طوس بیرون آمد و در آن وقت از شارستان طوس یکی بود که او را تاج الدین فریزنه می گفتند بقتل و فتک از تمامت بی دینان گذشته و در طوس قلعه ای بدست فرو گرفته بود چون پدرم با بزرگان بدان حدود رسیدند... (تاریخ جهانگشای جوینی ج 2 ص 220).
واژه های همانند
۲۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
تاج الدین . [ جُدْدی ] (اِخ ) ملکی . رجوع به تاج الدین حسن ملکی شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) (سید...) موسی از رجال دوران سلطان معزالدین بهرامشاه بن اقتمش . خواندمیر در حبیب السیر در ترجمه ٔ احوال بهرامشا...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) موصلی . رجوع به عبدالرحیم بن محمد... شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) (خواجه ...) مؤمنی . حمداﷲ مستوفی در تاریخ گزیده در ترجمه ٔ احوال قبائل قزوین آرد:... مؤمنان ،مردمی صاحب مال ...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) نسوی . او راست : تصانیف معتبری در فقه و غیره . رجوع به تاریخ گزیده چ برون ج 1 ص 805 شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) نصرت بن بهرامشاه امیرسیستان ... و نشستن خداوندزاده تاج الدین نصر [ ت ] بن بهرامشاه ۞ به امارت سیستان روز ی...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) نقشبندی . رجوع به تاج الدین ابن زکریابن سلطان عثمانی نقشبندی شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) (سید...) واعظ رجوع به تاج الدین (رئیس ...) شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) وحید قاقمی معاصر عوفی :... و از تاج الدین وحید قاقمی شنیدم در نيشابور می گفت ... (لباب الالباب چ اوقاف گیب ج ...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) (شیخ ...) هندی . شیخ طریقت ابراهیم احسائی از فقهای قرن یازدهم بوده است .