تاج الدین
نویسه گردانی:
TAJ ʼLDYN
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) (سید...) گور سرخی . حمداﷲ مستوفی در تاریخ گزیده در ترجمه ٔ احوال الجایتو سلطان محمد خدابنده آرد:... در سنه ٔ خمس و سبعمائه سیدتاج الدین گورسرخی که نایب امیر هورقوداق بود و به نیابت امیر سونج اتابک الجایتو سلطان رسید او را مخالفت کرد در عشرین شوال او را بکشتند... (تاریخ گزیده ج 1 ص 596). اقبال در تاریخ مغول در ترجمه ٔ احوال سلطان محمد خدابنده الجایتو آرد... در سال 705 هَ . ق . یعنی سال دوم سلطنت الجایتو تاج الدین گورسرخی نائب امیر هرقداق و بعضی دیگر از ساعیان خواجه رشیدالدین وخواجه سعدالدین را به اختلاس و برداشت مال دیوانی متهم کردند. اولجایتو قتلغ نویان را مامور تحقیق این قضیه نمود و چون بدخواهی و سعایت تاج الدین و دیگران باثبات رسید الجایتو امر داد که ایشان را سیاست کنند و در نتیجه تاج الدین گور سرخی بقتل رسید. (تاریخ مغول تألیف اقبال ص 309) رجوع به تاج الدین ساوجی شود.
واژه های همانند
۲۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۴ ثانیه
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) عبدالغفاربن لقمان کردری . رجوع به عبدالغفار... شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) عبدالوهاب بن محمد حسینی ، قاضی القضاة حلب . متوفی بسال 875 هَ . ق . او راست : ارشاد الماهر لنفائس الجواهر. رجوع ...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) عبدالوهاب السبکی . رجوع به تاج الدین ابونصر عبدالوهاب بن تقی الدین سبکی شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) عبداﷲبن علی بخاری متوفی بسال 799 هَ . ق . وی مسائل مذاهب چهارگانه را جمع آوری کرد. او راست : «بحرالبحور فی ت...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) عثمان مرغنی جد اعلای کرتها:... جد اعلای کرتها شخصی بوده است موسوم به تاج الدین عثمان مرغنی که برادرش عزال...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) (خواجه ...)عراقی . رجوع به تاج الدین احمدبن محمد بن علی شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) عقیلی . رجوع به تاج الدین علی کومیار عقیلی شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) علی . از سرداران سلطان محمد خوارزمشاه بود. عطا ملک جوینی در تاریخ جهانگشا در ذکر محاربه ٔ سلطان محمد خوارزمشاه ...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) علی یکی از مورخان است و در بغداد میزیسته و به سال 674 هَ . ق . درگذشته . او راست : کتابی مرکب از 5 جلد و مشتم...
تاج الدین . [جُدْ دی ] (اِخ ) علی بن احمد. رجوع به علی ... شود.