اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تاج الدین

نویسه گردانی: TAJ ʼLDYN
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) نصرت بن بهرامشاه امیرسیستان ... و نشستن خداوندزاده تاج الدین نصر [ ت ] بن بهرامشاه ۞ به امارت سیستان روز یکشنبه هفتم ماه ربیع الاخر هم در این سال ، (618 هَ . ق .) خلاف کردن شاه شمس الدین زنگی و شجاع الدین ... برونجی و بیرون آوردن خداوندزاده رکن الدین بومنصور بهرامشاه از ارگ حبس ، و طبل بنام وی زدن و عزیمت کردن خداوند زاده نصرت بجانب بست در روز چهارشنبه ٔ بیست و چهارم جمادی الاولی هم درین سال و نشاندن امیر شهاب الدین محمود ابن حرب را و در حبس کردن خداوندزاده رکن الدین هم درین روز و باز آمدن خداوندزاده نصرت از جانب بست و مصاف کردن شهاب الدین محمود با وی و بیرون آمدن رکن الدین از قلعه ٔ ارگ و بر ملک نشستن وی در اول رجب هم درین سال و مدد طلبیدن خداوندزاده رکن الدین از لشکر مغول که از جانب بست می آمدند و رفتن خداوند زاده نصرت از پیش ایشان بجانب خراسان در ماه صفر بسال ششصد و نوزده و کشته شدن رکن الدین بومنصور بهرامشاه بر دست غلام ترک خود پانزدهم ربیع الاول هم درین سال و نشستن خداوند زاده امیر بوالمظفر حرب هم درین روز و باز آمدن خداوند زاده نصرت از جانب خراسان و بر ملک نشستن پانزدهم جمادی الاولی هم درین سال آمدن لشکر کافر بار اول به سیستان در عهد دولت خداوندزاده نصرت غره ٔ ذی القعده هم درین سال و گرفتن شهر سیستان و خراب کردن [ وکشتن خداوند زاده نصرت ] روز آدینه بود، دهم ذی الحجه بسال ششصد و نوزده . (تاریخ سیستان چ بهار ص 394)
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۹۷ ثانیه
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن محمد، ممدوح شمس الدین محمدبن عبدالکریم الطبسی است .طبسی در قصیده ای که مطلعش این است :خیز ای گرفته...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن محمدبن ابراهیم کازرونی ملقب به حاج هراس . او راست : «بحر السعادة» فارسی مشتمل بر دوازده باب در عبادا...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن محمدبن احمد السیف معروف به فاضل اسفراینی متوفی بسال 684هَ . ق . او راست : لب الالباب یا لباب در علم...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) محمودبن علاءالدین محمد برادر صدرالدین مسعود از اولادان جمال الملک از احفاد خواجه نظام الملک . رجوع به تاریخ ...
تاج الدین . [جُدْ دی ] (اِخ ) (سلطان ...) محمود، پادشاه کرمان که سیف اسفرنگ او را مدح کرده است . از آن جمله گوید:تاج دین محمود شاه سند و ک...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) محمودبن الحواری لغوی ، وی تا سال 580 هَ . ق . حیات داشت . او راست : «ضالة الادیب فی جمع بین الصحاح و التهذیب »...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) مروان شاه کوتوال گرد کوه در اوان استیلای هلاکوخان بر مملکت ایران :... چون هلاکوخان بدماوند رسید شمس الدین گ...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) مروزی . رجوع به طاهربن محمد حدادی مروزی شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) (خواجه ...) مشیری ۞ از وزراء شاه محمودبن امیرمحمدبن امیر مظفر از امراء آل مظفر است : مشیری صاحب تدبیر و وزیری...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) مکی . رجوع به تاج الدین بن احمدبن ابراهیم ... شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.