تاج الدین
نویسه گردانی:
TAJ ʼLDYN
تاج الدین . [ جُدْ دی ](اِخ ) یحیی بن محمدبن علی بن الحسینک . علی بن زید بیهقی در تاریخ بیهق آرد: و رهط دیگر رهط حسن محترق باشند و سید علی بن الحسین بن الحسین بن علی بن احمدبن الحسن المحترق بن ابی عبداﷲ محمدبن الحسن بن ابراهیم بن علی بن عبیداﷲبن الحسین الاصغربن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام از ناحیت جوزجانان با نیشابور آمد ودر نیشابور سید سراهنگ الحسن بن مهدی که نسب او یاد کرده آمد دختری به وی داد او را از وی سید حسینک آمدو سید حسینک باقصبه آمد و او را اینجا فرزندان و عقب پیدا آمدند و من اعقابه تاج الدین یحیی بن محمدبن علی بن الحسینک و تاج الدین پسر عمه ٔ من باشد و پدر او پسر عمه ٔ پدرم ... (تاریخ بیهق چ بهمنیار ص 63 و 64).
واژه های همانند
۲۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۱ ثانیه
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) صاعدی . رجوع به تاج الدین حسین بن شمس الدین صاعدی شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ )صدرالشریعه . رجوع به تاج الدین عمربن مسعود... شود
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) صلایه . حاکم اربل :... هلاکوخان هنگام لشکرکشی به بغداد از راه کرمانشاه رفت و نقاط عرض راه را بباد غارت داد ...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) ضیاءالملک . از وزرای سلطان ناصرالدین بن محمودبن سلطان شمس الدین التتمش ... در همان اوقات صدرالملک از وزارت م...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) طغان . جوینی از تاریخ جهانگشا در ترجمه ٔ احوال سلطان محمد خوارزمشاه آرد:... چون بری رسید ناگاه از دیگر جانب ی...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) عبدالباقی بن عبدالمجید مخزومی مکی . رجوع به عبدالباقی ... شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) عبدالخالق بن اسدالجوال . رجوع به عبدالخالق ... شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) عبدالرحمن ابن ابراهیم ابن سباع بدری فزاری . رجوع به عبدالرحمن ... شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) عبدالرحمن بن ابراهیم بن الفرکاح . رجوع بعبد الرحمن ... شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) عبدالرحیم بن محمد موصلی . رجوع به عبدالرحیم ... شود.