اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تاج الدین

نویسه گردانی: TAJ ʼLDYN
تاج الدین . [ جُدْ دی ](اِخ ) یحیی بن محمدبن علی بن الحسینک . علی بن زید بیهقی در تاریخ بیهق آرد: و رهط دیگر رهط حسن محترق باشند و سید علی بن الحسین بن الحسین بن علی بن احمدبن الحسن المحترق بن ابی عبداﷲ محمدبن الحسن بن ابراهیم بن علی بن عبیداﷲبن الحسین الاصغربن علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام از ناحیت جوزجانان با نیشابور آمد ودر نیشابور سید سراهنگ الحسن بن مهدی که نسب او یاد کرده آمد دختری به وی داد او را از وی سید حسینک آمدو سید حسینک باقصبه آمد و او را اینجا فرزندان و عقب پیدا آمدند و من اعقابه تاج الدین یحیی بن محمدبن علی بن الحسینک و تاج الدین پسر عمه ٔ من باشد و پدر او پسر عمه ٔ پدرم ... (تاریخ بیهق چ بهمنیار ص 63 و 64).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۷۸ ثانیه
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) اندخودی . رجوع به تاج الدین حسن اندخودی شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) ایلدگز از امراء غزنین و زاولستان . حمداﷲ مستوفی در تاریخ گزیده در ترجمه ٔ احوال سلطان محمودبن محمدبن سام بن ح...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) ایلدوز. رجوع به تاج الدین یلدوز شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) باخرزی . رجوع به تاج الدین اسماعیل باخرزی شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) بخاری یکی از خوشنویسان معروف بود و در عهد یاوز سلطان سلیم خان بقسطنطنیه آمده سبب اشتهار خط دیوانی شد. (قاموس ...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) بخشی . رجوع به تاج الدین حسن عطار بدخشی شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) بدخشی . رجوع به تاج الدین حسن عطار بدخشی شود.
تاج الدین . [ جُدْدی ] (اِخ ) بغدادی . رجوع به علی انجب بغدادی شود.
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) بلغاری طبیب و گیاه شناس معاصر ابن البیطار و استاد ابن البیطار و ابوالعباس النباتی . او راست : کتابی در ادویه ٔ...
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) بهاءالملک . رجوع به تاج الدین حسن بن شرف الملک ... شود.
« قبلی ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۲۲ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.