تاج الملک
نویسه گردانی:
TAJ ʼLMLK
تاج الملک . [ جُل ْ م ُ ] (اِخ ) شرف الدولة و الدّین محمدبن حسن . از وزرای قرن هفتم ، معاصر عوفی . وی در لباب الالباب در ترجمه ٔ احوال ابوالقاسم علی ابن الحسن بن ابی طیب الباخرزی آرد:... در تاریخ سنه ٔ ثمان و ستین و اربعمائه بود و اشعار تازی اوبسیار است در غایت سلاست و نهایت لطافت و در این وقت در خدمت صدر اجل کبیر تاج الملک شرف الدولة والدین عمدة الوزرا محمدبن حسن رفعاﷲ قدره بودم که دیوان شعر تازی او که موسوم است به الاحسن فی شعر علی بن الحسن مطالعه افتاد... (لباب الالباب چ اوقاف گیب ج 1 ص 69).
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
تاج الملک . [ جُل ْ م ُ ] (اِخ ) وزیر جعفر خان از حکمرانان دهلی است و بسال 824 هَ . ق . درگذشته و پسرش اسکندر بلقب ملک الشرق جانشین وی گرد...
تاج الملک . [ جُل ْ م ُ ] (اِخ ) از امرای آذربایجان ، ممدوح قطران شاعر. (احوال و اشعار رودکی سعید نفیسی ج 2 ص 783).
تاج الملک . [ جُل ْ م ُ ] (اِخ ) ابونصربن بهرام القوهی وزیر شمس الدوله ٔ دیلمی . مؤلف تتمه ٔ صوان الحکمه در ترجمه ٔ احوال ابوعلی سینا آرد: ....
تاج الملک . [ جُل ْ م ُ ] (اِخ ) ابوالغنایم مرزبان بن خسرو فیروز، وزیر ملکشاه سلجوقی . هندوشاه در تجارب السلف آرد: مردی بزرگ بود و عالی همت ا...