اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تاج ده

نویسه گردانی: TAJ DH
تاج ده . [ دِه ْ ] (نف مرکب ) پادشاهی ده . بزرگ گرداننده . ارجمندکننده :
وی بصدای صریر خامه ٔ جانبخش تو
تاج ده اردشیر تخت نه اردوان .

خاقانی .


باج ستان ملوک تاج ده انبیا
کز در او یافت عقل خط امان از عقاب ۞ .

خاقانی (دیوان چ عبدالرسولی ص 45).


ای گهر تاج فرستادگان
تاج ده گوهر آزادگان .

نظامی .


کمر دزد را دانم از تاج ده .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.