اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تاج سلیمان

نویسه گردانی: TAJ SLYMAN
تاج سلیمان . [ ج ِ س ُ ل َ ] (اِخ ) افسر سلیمان نبی :
دانه ای را که دل موری از آن شاد شود
خوشه اش روز جزا تاج سلیمان باشد.

میرزا صائب (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.