تاخت آوردن
نویسه گردانی:
TAḴT ʼAWRDN
تاخت آوردن . [ وَ دَ ] (مص مرکب ) حمله کردن . هجوم کردن : ثُنیان ، موضعی که در آنجا غمّان و تغلب و ذبیان و غیرهم بر بنی عذره تاخت آوردند و ظفر نصیب بنی عذره گردید. (منتهی الارب ). || مؤاخذه و عتاب سخت کردن ، چنانکه تاخت آوردن به کسی بمعنی سخت اعتراض کردن و ایراد کردن به اوست . رجوع به تاخت و تاختن شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.