گفتگو درباره واژه گزارش تخلف تاراج شدن نویسه گردانی: TARʼJ ŠDN تاراج شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) تاراج رفتن . به غارت رفتن . به چپو رفتن . به چپاول رفتن : یک لحظه بود این یا شبی کز عمر ما تاراج شدما همچنان لب بر لبی برناگرفته کام را. سعدی .رجوع به تاراج رفتن و تاراج شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود