تارک ادب . [ رِ اَ دَ ] (ص مرکب ) بی ادب . (آنندراج ) (فرهنگ نفیسی ). گستاخ و بدخوی . (فرهنگ نفیسی )
: در هند که زادگانْش تارک ادب اند
لبریز جهالت اند و فاضل لقب اند
اوساطالناس چون از اول همه حشو
اشراف همه سید و قنبرنسب اند.
واله هروی (ازآنندراج ).
۞ رجوع به مجموعه ٔ مترادفات ص
74 شود.