تاریخ شمسی
نویسه گردانی:
TARYḴ ŠMSY
تاریخ شمسی . [ خ ِ ش َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) حساب زمانی که به اعتبار حرکت زمین بدور خورشید و بقول قدما حرکت شمس بدور زمین حاصل آید. تاریخ هجری شمسی محاسبه ٔتاریخ است از سال هجرت پیغمبر بحساب سالهای شمسی .
مؤلف فرهنگ نظام در ماده ٔ «شمسی » آرد: «سالی که به اعتبار چهار فصل ناشی از حرکت زمین است ، چون در علم هیئت قدیم شمس را دور زمین گردان میدانستند و فصول را نتیجه ٔ آن سال ، فصول راشمسی میگفتند مقابل قمری که دوازده گردش دوری قمر بوده ». مؤلف کشاف اصطلاحات الفنون در ذیل کلمه ٔ سنه آرد: سال شمسی دوازده ماه شمسی و سال قمری 12 ماه قمری است و هر یک از ماههای شمسی و قمری بحقیقی و وسطی و اصطلاحی تقسیم میشوند و بدین قیاس هر یک از سالهای شمسی و قمری نیز بر سه تعبیر مزبور اطلاق شود، بنابراین ماه شمسی حقیقی عبارت از مدت قطع خورشید بحرکت تقویمی خاص آن در یک برج است و مبداء آن هنگام حلول خورشید به اول آن برج است ، از این رو منجمان چنین قرار دهند که خورشید در نصف النهار نخستین روز ماه در درجه ٔ نخستین آن برج باشد خواه هنگام نصف النهار بدان متصل شده باشد یا پیش از آن در شب گذشته یا در روز گذشته ٔ آن بعد از نصف النهار روز قبل هرچند بمیزان یک دقیقه باشد ولی عامه بدین شرط قائل نیستند و مبادی ماهها را ایامی گیرند که خورشید در آنها در اوائل برج باشد خواه هنگام نصف النهار بدان منتقل شده باشد یا قبل یا بعد یا در شب پیش از آن یا در فردای آن بعد از نصف النهار روز قبل ، پس سال شمسی حقیقی عبارت است از دور شدن خورشید از قسمتی از اجزاء فلک البروج تا هنگام بازگشت بدان جزء است و بنابراین اگر این جزء در اول حمل باشد آنرا سال عام نامند و اگر جزئی باشد که خورشید در آن هنگام ولادت شخصی منتقل شده باشد آنرا سال مراد نامند... باید دانست که مدت سال شمسی حقیقی 365 روز و پنج ساعت و کسری است و این کسر برحسب رصد ایلخانی 49 دقیقه و در نزد بطلمیوس 55 دقیقه و 12 ثانیه و در نزد تبانی 46 دقیقه و 24 ثانیه و در نزد حکیم محی الدین مغربی 40 دقیقه است و این ساعات زاید را «ساعات فضل دور» نامند و سنجش «فضل دور» برحسب نزدیکی اوج شمس بنقطه ٔ انقلاب صیفی و بودن مبداء سال مأخوذاز زمان حصول شمس به اعتدال ربیعی است ولی هرگاه مبداء سال از زمان حلول خورشید بنقطه ٔ دیگری گرفته شودآن وقت «فضل دور» را برحسب اندازه های مذکور در نظر میگیرند و گاهی هم از آن میزان نقصان می یابد و بسبب انتقال اوج اختلاف می پذیرد. و ماه شمسی وسطی عبارتست از مدت حرکت خورشید در سی روز و 10 ساعت و 29 دقیقه و 112 دقیقه و این 112 سال شمسی وسطی است ، آنگاه باید دانست سال وسطی و حقیقی شمسی یکی باشند زیرا دور وسط و دور تقویم در یک زمان پایان یابند و تفاوت میان ماه های شمسی حقیقی و وسطی است زیرا ماه حقیقی نسبت بوسطی گاه فزونتر و گاه کمتر و گاه برابر آنست . و ماه شمسی اصطلاحی آنست که نه حقیقی و نه وسطی باشد بلکه چیز دیگری است که اصطلاح در آن روی داده است چه مبنای آن صرفاً بر اصطلاح است و در آن حرکت خورشید را در نظر نمی گیرند بلکه مجرد ایام روز را معتبر می شمرند چنانکه اهل روم آنرا بدینسان مصطلح کرده اند که سال مزبور 365 روز و ربعی است و کسر را ربع تام می گیرند و این ربع را در چهار سال یک روز میشمرند و آن روز را روز کبیسه نامند و مردم ایران در این زمان کسر را فرومیگذارند و سال مزبور در نزد ایشان 365 روز بدون کسر است . (کشاف اصطلاحات الفنون چ کاپیتان نودلی ج 2 صص 713 - 722). رجوع به کلمه ٔ تاریخ شود.
بیرونی سال شمسی را سال طبیعی و سال آفتاب نامد و در التفهیم آرد: سال طبیعی عبارت است از آن مدت که اندر او یک بار گردش گرما وسرما و کشت و زه بتمامی بود. و آغاز این مدت از بودن آفتابست بنقطه یی از فلک البروج تا بدو بازآید و زین جهت به آفتاب منسوب کرده آمد این سال . و اندازه ٔ اوسیصدوشصت وپنج روز است و کسری از چهاریک ِ روز کمتر چنانک ما همی یابیم ، وز چهاریک ِ روز بیشتر چنانکه پیشینگان همی یافتند. و چون سال طبیعی این است که گفتیم ماه او که نیم شش یک است از وی ماه اصطلاحی است نه طبیعی . (التفهیم چ جلال همائی ص 221)... و اما سال شمسی روزگارش سیصدوشصت وپنج است با کسری که نزدیک چهاریک روز است و او را رومیان و سریانیان و قبطیان و پارسیان و سغدیان بکار همی دارند ولیکن به استعمال کسرش برخلاف هم شوند و هر کسی از ایشان راهی دیگر همی گیرد.(التفهیم ایضاً ص 235)... بسال آفتاب چهاریک روز یله کنند تا از وی چهار سال روزی بحاصل آید و آنگه او را بروزهای سال بیفزایند تا جمله سیصدوشصت وشش روز شوند. (التفهیم ایضاً ص 221).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.