اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تاریک جوی

نویسه گردانی: TARYK JWY
تاریک جوی . (نف مرکب ) ظلمت طلب . بیراهه رو. منحرف . کجرو :
بپرسید کار پرستش بچیست
بنیکی ّ یزدان گراینده کیست
چنین داد پاسخ که تاریک جوی
روان اندرآرد بباریک موی .

فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ج 8 ص 2539).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.