گفتگو درباره واژه گزارش تخلف تازه جانی کردن نویسه گردانی: TAZH JANY KRDN تازه جانی کردن . [ زَ / زِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) از نو زنده کردن . مجازاً، مهر و محبت بیحد کردن : در تن هر مرده دل ، عیسی صفت از تلطف تازه جانی کرده ای .مجدالدین بن رشید عزیزی (از لباب ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود