گفتگو درباره واژه گزارش تخلف تازه حلق کردن نویسه گردانی: TAZH ḤLQ KRDN تازه حلق کردن . [ زَ / زِ ح َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) حلق را تازه کردن . تازه کردن حلق . مجازاً بمعنی خنک کردن حلق . رفع عطش کردن . از سوز تشنگی کاستن : یکی تشنه را تا کند تازه حلق یکی تا بگردن درافتند خلق .سعدی (بوستان ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود