اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تازه سکه

نویسه گردانی: TAZH SKH
تازه سکه . [ زَ / زِ س ِک ْ ک َ / ک ِ ] (ص مرکب ) زری که بتازگی سکه زده باشند، و آنرا در هندوستان سکه ٔ عالی خوانند. (آنندراج ). جدیدالضرب . (ناظم الاطباء). نقره یا طلا که تازه سکه زده باشند. مجازاً، نو. تازه :
هزار بوسه ازو تازه سکه میخواهد
چها که نیست بخاطر گدای خط ترا؟

وحید (از آنندراج ).


صد بوسه ٔ نقد تازه سکه
خواهم ز لب تو وام کردن .

؟ (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.