اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تاغ

نویسه گردانی: TAḠ
تاغ . (ترکی ، اِ) کوه ، از لغات ترکی . (غیاث اللغات ). کوه ، در این صورت ترکی است نه فارسی . (فرهنگ نظام ). طاغ .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۰۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
پیش طاق . (اِ مرکب ) صحن خانه . صحن پیش دروازه . || دروازه ٔ بلند قصر امراء و ملوک . (غیاث ).
در ساخت طاق اگر آجر از پهنا کنار هم قرار داده شود و طاق بزنند آن را طاق ضربی یا زخم یا بیز می گویند.
این پوشش از قدیمی ترین انواع پوشش منحنی در ایران است و به روشی ضربی یا پَر اجرا می شده است . در هفت تپه کوره ای موجود است با تاق آهنگ در حدود دو هزار ...
فلک الافلاک بعقید. قدما هریک از سیارات هفتگانه فلکی دارد ازین قرار فلک قمر ( ماه ) فلک عطارد ( تیر ) فلک زهره ( ناهید ) فلک شمس ( آفتاب ) فلک مریخ ( ب...
طاق نما. [ ن ُ / ن ِ / ن َ ] (اِ مرکب )ایوانی کم عرض که در جلو اطاق سازند. || نمای دیوار بصورت طاق که عرض و پهنائی نداشته باشد.
طاق میان . (اِخ ) دهی است در چهار فرسنگی مشرق گاوکان .
تاق قوسی سازه‌ای است که برای انتقال بار عمودی وزن به تکیه‌گاه‌ها در یک دهانه ایجاد می‌شود. قدمت تاق‌های قوسی به دو هزار سال پیش از میلاد و به منطقه می...
قرجه طاق . [ ق َ رَ ج َ ] (اِخ ) جایی است . رجوع به قره جه طاق شود.
جفته طاق . [ ج َ ت َ / ت ِ ] (اِ مرکب ) کنایه از دو ابرو. (غیاث ).
پای طاق . (اِخ ) موضعی به مغولستان و امیرتیمور گورکان بسال 776 هَ . ق . قمرالدین دوغلات را که در مغولستان از او سرداری کلانتر نبود منهزم س...
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۱۱ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.