اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تال و مال شدن

نویسه گردانی: TAL W MAL ŠDN
تال و مال شدن . [ ل ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) پریشان شدن . پراکنده شدن :
شد از بی شبانی رمه تال و مال
همه دشت تن بود بی دست و یال .

فردوسی .


تهمتن به زابلستان است و زال
شود کار ایران همه تال و مال .

فردوسی .


شد تال و مال لشکر صبرم ز جوق شوق
تا ابروی تو همچو کمان ِ کشیده است .

(مؤلف شرفنامه ٔ منیری ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.