اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تأمل

نویسه گردانی: TAML
تأمل . [ ت َ ءَم ْ م ُ ](ع مص ) نیک نگریستن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (دهار) (فرهنگ نظام ). نیک نگریستن در چیزی . (آنندراج ). نگاه کردن . (ناظم الاطباء). اندیشیدن تا عاقبت کاری معلوم شود. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اندیشه کردن . (آنندراج ) (فرهنگ نظام ). تفکر. (از تاج العروس درفکر) : پیش بردم و بستد دوبار بتأمل بخواند و گفت اگر مخالفان ... (تاریخ بیهقی چ فیاض ص 664). و او را خود تصنیفات و وصایا است که تأمل آن سخت مفید باشد. (فارسنامه ٔ ابن البلخی چ اروپا ص 96). و هرکه از فیض آسمانی و عقل غریزی بهره مند شد... و در تجارب متقدمان تأمل عاقلانه واجب دید، آرزوهای دنیا بیابد و در آخرت نیکبخت گردد. (کلیله و دمنه ). پادشاه را در همه معانی ... تأمل و تثبت واجب است . (کلیله و دمنه ). بعد از تأمل این معنی مصلحت آن دیدم که درنشیمن عزلت نشینم و دامن صحبت فراچینم . (گلستان ).
هرچه کوته نظرانند بر ایشان پیمای
که حریفان ز مل و من ز تأمل مستم .

سعدی .


رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار
کار ملک است آنکه تدبیر و تأمل بایدش .

حافظ.


هیچ کاری بی تأمل صائبا گر خوب نیست
بی تأمل آستین افشاندن از دنیا خوشست .

صائب .


|| درنگ کردن در کار. (منتهی الارب ). عقب انداختن و توقف کردن . (فرهنگ نظام ). || بایستادن در مجامعت ۞ . (تاج المصادر بیهقی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
ژرف نگری، ژرف اندیشی، باریک بینی
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
ناشناس
۱۳۹۶/۰۹/۲۵
2
0

I think it’s better to write down a blooneral of this word


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.