اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تباهی پذیرفتن

نویسه گردانی: TBAHY PḎYRFTN
تباهی پذیرفتن . [ ت َ پ َ رُ ت َ ] (مص مرکب ) فساد پذیرفتن . فنا پذیرفتن . تباهی گرفتن :
نگه کن بدین گنبد تیزگرد...
نه از جنبش آرام گیرد همی
نه چون ما تباهی پذیرد همی .

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.