گفتگو درباره واژه گزارش تخلف تباهی زده نویسه گردانی: TBAHY ZDH تباهی زده . [ ت َ زَ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) خراب شده . || مستمند. || دلگیر. (ناظم الاطباء). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود