اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تباهی شدن

نویسه گردانی: TBAHY ŠDN
تباهی شدن .[ ت َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) ضایع شدن . (ناظم الاطباء).
- تباهی شدن کشتی ؛ به ساحل مقصود نرسیدن کشتی و این مجاز است . (آنندراج ) :
فغان کز موج آبی کشتی بختم تباهی شد
متاع چند جمع آورده بودم قوت ماهی شد.

طالب آملی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.