اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تب برون رفتن

نویسه گردانی: TB BRWN RFTN
تب برون رفتن .[ ت َ ب ِ / ب ُ رَ ت َ ] (مص مرکب ) لازم تب بردن است . (از بهار عجم ) (از آنندراج ). دور شدن تب :
عشقی که صادق است بود ایمن از زوال
این تب برون نمیرود از استخوان صبح .

صائب (از بهار عجم ).


رجوع به تب و دیگر ترکیبهای آن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.