اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تب بندی

نویسه گردانی: TB BNDY
تب بندی . [ ت َ ب ِ ب َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) تبی که هر روز بیاید و مفارقت نکند. (بهار عجم ) (آنندراج ). تبی که هر روز می آید و از اثر فساد شش است . (فرهنگ نظام ). تب لازم . حمای دائم . حمای متصل . تب دق :
گرچه در قید تو باشد ایمن از دشمن مباش
میشود جانکاه تر هر گه تبی بندی شود.

تأثیر (از بهار عجم ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
تب بندي . [ ت َ ب َ ] (حامص مرکب ) نوعی افسون . عملی دعانویسان را. عمل دعانویسان برای منع از آمدن تب . دعوی دعانویسان که بدان تب را از با...
تب یک بندی . [ ت َ ب ِ ی َ / ی ِ ب َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به تب و تب بندی و تب لازم شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.