اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تبخاله زدن

نویسه گردانی: TBḴALH ZDN
تبخاله زدن . [ ت َ ل َ / ل ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) تبخاله افتادن . تبخاله برآوردن . تبخاله دمیدن :
تبخاله زد لبم ز می خضر گوئیا
این آب را به وام ز آتش گرفته است .

صائب (از آنندراج ).


رجوع به تبخال و تبخاله و تبخاله افتادن و تبخاله دمیدن و سایر ترکیبات آن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.