اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تبسم افشان

نویسه گردانی: TBSM ʼFŠAN
تبسم افشان . [ ت َ ب َس ْ س ُاَ ] (نف مرکب ) تبسم پاش . شکفته . خندان :
ز بس هوای چمن ذوق اتحاد انگیخت
هزار غنچه به یک لب تبسم افشان شد.

طالب آملی (از بهار عجم ) (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.