اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تب شکستن

نویسه گردانی: TB ŠKSTN
تب شکستن . [ ت َ ش ِ ک َ ت َ ] (مص مرکب ) عبارت از دور کردن تب بود. (بهار عجم ) (آنندراج ). قطع کردن تب . بریدن تب . پایان دادن بیماری تب :
تا تب خورشید تابان بشکنی پرهیز دار
میکنی از صبحدم در کاسه ٔ گردون حلیب .

میرمحمد افضل ثابت (از بهار عجم ) (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.