تبع الاقرن . [ ت ُب ْ ب َعُل ْ اَ رَ ] (اِخ ) در تاریخ یعقوبی پس از شرح پادشاهی شمر چنین آمده : سپس تبع الاقرن بن شمربن عمید پادشاهی کرد و با هند جنگید و قصد جنگ با چین را داشت و
163 سال (!) پادشاهی کرد. (تاریخ یعقوبی ج
1 ص
159). در مجمل التواریخ و القصص به دو تبع الاقرن برمیخوریم ،چنانکه در ص
160 در ذکر حکومت ابومالک بن شمر آرد:... در تاریکی خواست شدن بمرد، پسرش تبع الاقرن با وی بود...» و پس از چند سطر در همان صفحه در ترجمه ٔ احوال تبع الاقرن آرد: «ملک الاقرن بن ابی مالک ، ثلث و خمسون سنة (پادشاهی اقرن بن ابی مالک
53 سال بود). و او را تبع الاصغر
۞ خواندندی . در روزگار بهمن بود و در تاریخ جریر خواندم که بعراق اندرآمد با سپاهی عظیم ... و چنین روایت است که رسول هندوان او را هدیه های بسیار آورده بود تبع اندر آن طرایفها خیره مانده بود گفت این همه از هندوستان خیزد؟ رسول دریافت و به تیزبینی گفت از زمین چین آوردند بیشتر، پس تبع رفتن چین در دل گرفت ... بعد از آن سپاه سوی چین کشید... و ملک چین کشته شد و آن شهر چنان خراب بکرد که عمارت نپذیرفت و یکسر ولایت غارت کردند. (مجمل التواریخ و القصص چ بهار صص
160 -
161). نکته ای که شایان ذکر است این است که اولاً صاحب ترجمه را تبع اصغر دانسته و علاوه بر اینکه در تاریخ حمزه تبع الاصغر تبعبن حسان بن تبع است ، و در حبیب السیر تبع الاصغر آخرین ِ تبابعه ٔ یمن است نه تبع اقرن و در ناسخ التواریخ تبع الاصغر را حسان بن تبع الاوسط میداند و در شرح حال تبع الاصغر افزاید: «و کنیت او نیز ابوکرب است و ازاینجاست که بعضی از مورخین او را از ابوکرب اسعدبن مالک که تبع اوسط است بازندانسته و شرح حال وی را بدو بسته اند...» دیگر آنکه در مجمل التواریخ و القصص به «تبع الاقرن » دیگری برمیخوریم که تاریخ حکومتش
163 سال است یعنی با تاریخ یعقوبی مطابقه دارد و شرح حال این تبع الاقرن در مجمل التواریخ چنین آمده : «پادشاهی تبع الاقرن
162 سال بود، پسر شمر یرعش بود، تبع نخستین و او را هیچ شرح از اخبار نخواندم ، واﷲ اعلم ».
رجوع به تبع، حارث بن قیس ... و رجوع به مجمل التواریخ و القصص چ بهار صص
160 -
162 و ناسخ التواریخ چ مؤسسه ٔ مطبوعات دینی قم جزو
1 (حضرت عیسی ) ص
116 و حبیب السیر چ خیام ص
264 و
266 و تبع اصغر شود.