اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تب کردن

نویسه گردانی: TB KRDN
تب کردن .[ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) گرفتار تب شدن :
مریضی که در عشق تب میکند
علاجش دو عناب لب میکند.

رفیقای نائینی (از آنندراج ).


رجوع به تب و دیگر ترکیب های آن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.