گفتگو درباره واژه گزارش تخلف تبه داشتن نویسه گردانی: TBH DʼŠTN تبه داشتن . [ ت َ ب َه ْ ت َ ] (مص مرکب ) ضایع کردن . باطل کردن . تبه ساختن : صحبت نادان مگزین که تبه دارداندکی فایده را یاوه ٔ بسیارش .ناصرخسرو. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود