تپه
نویسه گردانی:
TPH
تپه .[ ت َپ ْ پ َ / پ ِ ] (اِ) کوه پست و پشته ٔ بلند. (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آن را به فارسی دری تبره ، تبرک و گر بکاف فارسی نیز گویند. (انجمن آرا) (آنندراج ). هر جای از زمین که برآمده و گردباشد. (ناظم الاطباء). در ترکی تپه (بفتح اول و دوم بمعنی قله و بالای سر است ). (حاشیه ٔ برهان چ معین ).
- امثال :
تپه ای پاک نگذاشته است ،دره ای پاک نگذاشته است ؛ کنایه از خرابکاری همه جانبه است .
|| و کلاه زنان را نیز گفته اند و آن چیزی باشد محرابی که زنان از گلابتون و مروارید دوزند و از طلا و جواهر نیز سازند و بر پیشانی نصب کنند. (برهان ) (از ناظم الاطباء). و کله و کلاه را که از ماهوت یا شال پشمینه باشد نیز تپه ٔ کلاه گویند بجهت برآمدگی . (انجمن آرا) (آنندراج ). || جای مدور که از خاک کودو نرم کنند برای کاشتن گلها. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || مجازاً چیزی برآمده را گویند چون : یک تپه ریش داشتن ، تپه تپه پلیدی . پلیدی بسیار کودشده . گردشده و فراهم شده . || مزید مؤخر امکنه : آل تپه ، الباس تپه ، امام تقی تپه ، ایلغارتپه ، باج تپه ، بنفشه تپه ، ترنگ تپه ، تقرتپه ، تیکان تپه ، دوشان تپه ، دیم تپه ، سالیان تپه ، سنگ تپه ، شالی تپه ، شغال تپه ، شهرستان تپه ، قراتپه ، قراوای تپه ، قلی تپه ، گل تپه ، گمش تپه ،گندل تپه ، مرادتپه ، یارم تپه . || مزید مقدم امکنه . رجوع به تپه ... شود.
واژه های همانند
۲۲۸ مورد، زمان جستجو: ۱.۳۰ ثانیه
تپه لری . [ ت َپ ْ پ َ ل ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان خالصه ٔ بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان است که در بیست و نه هزارگزی شمال باختری کرمانشاه و...
تپه لله . [ ت َپ ْ پ َ ل َ ل َ ] (اِخ ) دهی از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاهان است که در دو هزارگزی جنوب خاوری کوزران و کنار راه فرعی کوزرا...
تپه لنی . [ ت ِ پ ِ ل ِ ] (اِخ ) ۞ شهری به آلبانی که بر کنار رود «ویوزا» ۞ واقع است و 2000 تن سکنه دارد و موطن علی پاشا است . سامی بیک ن...
تپه سرخ . [ ت َپ ْ پ َ س ُ ] (اِخ ) دهی از بخش پشت آب شهرستان زابل است که در هفتاد و چهار هزارگزی شمال بنجار و شش هزارگزی باختری راه مالر...
تپه سرو. [ ت َپ ْ پ َس َ ] (اِخ ) در قسمت سفلای معبر قزلق جزو کوهستانها وییلاقهای شاه کوه و ساور. رجوع به سفرنامه ٔ مازندران رابینو بخش انگلی...
تپه سیف . [ ت َپ ْ پ َ س َ ] (اِخ )دهی جزء دهستان غار است که در بخش ری شهرستان تهران و دوازده هزارگزی شمال باختری شهر ری سر راه عمومی رب...
تپه طاق . [ ت َپ ْ پ َ ] (اِخ ) ده کوچکی از دهستان یخاب است که در بخش طبس شهرستان فردوس و در صدوهفتاد وسه هزارگزی شمال خاوری طبس واقع است ...
تپه عرب . [ ت َپ ْ پ َ ع َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان شهرکی است که در بخش شیب آب زابل و هیجده هزارگزی شمال خاوری سکوهه و هیجده هزارگزی خا...
تپه علی . [ ت َپ ْ پ َ ع َ] (اِخ ) دهی از دهستان سلگی شهرستان نهاوند است که در سی و دو هزارگزی باختر شهر نهاوند و چهارده هزارگزی جنوب باختر...
تپه زرد. [ ت َپ ْ پ َ زَ ] (اِخ ) دهی از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاهان است که در هیجده هزارگزی شمال خاوری کوزران و دو هزارگزی رودخانه ٔ ق...