اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تجربه کار

نویسه گردانی: TJRBH KAR
تجربه کار. [ ت َ رِ / رُ ب َ / ب ِ ] (نف مرکب ) ج ، تجربه کاران . شخص آزموده و دانا. (فرهنگ نظام ). مردم کارافتاده و کارآزموده . (آنندراج ). عالم به شغل و عامل با تجربه . (ناظم الاطباء). مجرب . بازل :
مرا ز تجربه کاران نصیحتی یاد است
که توبه نامه بخط شکسته می باید.

صائب (از آنندراج ).


یکی ز تجربه کاران بصیدگاه ملالم
رمیده بلبلم از آرزوی انجمن گل .

محمد سعید اشرف (ایضاً).


|| تجربه کاران روزگار؛ آزمودگان کارهای دنیا. (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.