اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

تجلی

نویسه گردانی: TJLY
تجلی . [ ت َ ج َل ْ لی ] (اِخ ) آذر بیگدلی آرد: نامش میرزاعلی رضا اصلش از فارس و پدرش از دهاقین آنجا بوده نظر بفطرات اصلی در اوایل حال به اصفهان خاصه در خدمت آقاحسین خونساری کسب کمالات کرده بعد بهندوستان رفته آخرالامر مراجعت کرد و در ایران به نشر علوم پرداخت وبین الانام محترم بوده شعری از ایشان ملاحظه نشد که بکار کسی آید اگرچه در آن عهد از مشاهیر شعرا بوده چندبیتی از مثنوی که در وصف سراپای معشوق گفته در این کتاب ثبت افتاد. مثنوی ۞ :
یاد زلفی سوخت خون در پیکرم
بوی عنبر میدهد خاکسترم
گردش چشمی چو دور روزگار
صد هزاران فتنه اش در هر کنار
زلف و کاکل سنبل گلزار طور
ساق و ساعد ماهی دریای نور
صاف مروارید مه را بیختند
طرح لوح سینه اش را ریختند.
(از آتشکده ٔ آذر). در قاموس الاعلام ترکی تاریخ وفات وی بسال 1088 هَ . ق . آمده است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
تجلی الرومی . [ ت َ ج َل ْ لِرْ رو ] (اِخ ) ذوالفقاربن عبداﷲالکاتب البرزرینی الرومی متخلص به تجلی . متوفی بسال 1100 در صوفیه . او را دیوان شع...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.