گفتگو درباره واژه گزارش تخلف تجلی نویسه گردانی: TJLY تجلی . [ ت َ ج َل ْ لی ] (اِخ ) (ملا...) از اهل بخارا و در آخر عمر در بلخ فوت شده این شعر از اوست :هنوز لب بدعا ناگشوده از صد جارسید مژده که درهای آسمان بستند. (آتشکده ٔ آذر). و رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه واژه معنی تجلی الرومی تجلی الرومی . [ ت َ ج َل ْ لِرْ رو ] (اِخ ) ذوالفقاربن عبداﷲالکاتب البرزرینی الرومی متخلص به تجلی . متوفی بسال 1100 در صوفیه . او را دیوان شع... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود