تحزیب
نویسه گردانی:
TḤZYB
تحزیب . [ ت َ ] (ع مص ) گردآوردن گروهها را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (قطر المحیط). || وِرد کردن قرآن را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تقسیم کردن قرآن به احزاب .
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
تهذیب . [ ت َ ] (ع مص ) پاکیزه کردن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) (مجمل اللغة). پاکیزه کردن . (منتهی الارب ). پاک کردن . (غیاث اللغات...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
تهذیب کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پیراستن و پاکیزه کردن . || اصلاح کردن عیب ، شعر یا نثر را. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به تهذیب شود.
تهذیب یافته .[ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) خوش خلق شده و باادب گشته و نیک تربیت یافته . (ناظم الاطباء). رجوع به تهذیب شود.